خانه/بلاگ/

شروع از صفر: دراپ شیپینگ از ایده تا توسعه

Profile

امین زارع

۲۱ مرداد ۱۴۰۴

توی بازه زمانی ای که همه داشتن در مورد اشباع شدن دراپ شیپینگ صحبت میکردن، من تصمیم گرفتم ایده ش رو اجرا کنم.

من بیشتر از یکساله که دارم یه آنلاین شاپ اینستاگرامی رو مدیریت میکنم که هم چالش های سخت و هم لحظات خوبی رو برام ساخته.

 

درآمدی که من از اینجا به دست آوردم تقریبا اولین درآمد زندگیم بود که خیلی برام لذت بخش بود و هیچوقت فراموشش نمیکنم.

 

من اون زمان بدون اطلاع، داشتم niche marketing رو بصورت حرفه ای اجرا میکردم.

جامعه مخاطب اصلی من بازه سنی 16 تا 23، با یکسری سلیقه های خیلی خاص و محدود بود که از لحاظ سن، کار رو برای من راحت میکرد چون بهتر میتونستم با مشتری هام ارتباط بگیرم.

 

محصولی که برای فروش انتخاب کرده بودم، تا حالا توسط هیچ فروشگاهی به این روش و با این خلاقیت و نحوه ارائه، تاحالا به فروش نرسیده بود.

این یعنی برای این محصول عملا هیچ رقیبی نداشتم و باید درکنار برندینگ، روی mental availability اون محصول هم کار میکردم تا در ذهن مخاطبم شکل بگیره که چنین محصولی هم وجود داره!

 

البته این به نفع من شد و به دلیل یونیک بودن ایده و محصول و نحوه ارائه ی خوب اون، به سرعت بین جامعه مخاطبم فراگیر شدم به حدی که اولین ریلزی که آپلود کردم در کمتر از یکماه 100 هزارتا بازدید خورد.

 

این مقدار بازدید زیاد هم ساده نبود و بخاطر تعداد زیاد سفارش ها و تجربه پایین من از نحوه خدمات اون تامین کننده، من نتونستم به موقع محصولاتم رو به دست مشتری برسونم اما اون یونیک بودن این برند اینجا من رو نجات داد و مشتری ها حاضر بودن مدت بیشتری رو صبر کنن (حدودا 40 روز!) تا محصول به دستشون برسه.

 

هرچی زمان میگذشت بازدید و engagement پیج بالاتر می رفت و فعالیت منم بیشتر میشد و فروش هم بالاتر میرفت. اما خب اتفاقات غیرعادی ای که اطراف ما می افتاد فضارو برای فعالیت من توی اون پیج سخت تر میکرد و من رو از لحاظ ذهنی از اون فضا دور میکرد. به حدی که ممکن بود حتی یک هفته کامل به اون پیج سر نزنم و این یعنی فروش صفر.

 

اما الان بعد از یک سال و نیم، بعد از تمام بالا و پایین ها، این کسب و  کار دیگه توی اوج خودش نیست و در مرحله پایدار سوددهی نیست. چندین بار فکر حذف کامل این پیج و اتمام فعالیتم رو داشتم اما در نهایت اون انگیزه اولیه، دوستی ها، درآمد ها و تجربه ها مانع این کار میشن. من یه جورایی بخشی از خاطرات و زندگی چندین هزار نفر از هم سن هام رو ساختم و این برای من بزرگترین انگیزه برای ادامه ست.

 

از اونجایی که یک سال اخیر رو صرف یادگیری توسعه وب اپلیکیشن ها و تخصصی تر فرانت اند کردم، در نظر داشتم که یه وبسایت فروشگاهی برای این برند اینستاگرامی خودم بسازم و دوباره این برند رو به دوران اوج خودش برگردونم.

 

درحال حاضر این پروژه وب استارت خورده و تا حد خوبی جلو رفته اما نمیدونم که در ادامه چقدر قراره برام چالش های سخت و پیچیده داشته باشه. من این چالش هارو به عنوان یه انگیزه و انرژی برای ادامه این مسیر در نظر میگیرم.